سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله...

خیلی نوشتم!ولی پاکشون کردم...چند کلمه بگم که امروز مثل سالای قبل نبود برام.....امسال صدای اقا و رهبرم غم داشت.....بغض کردم موقع حرف زدنش....اقا جون..الهیی چشات پر از غم نشه اقا.. سفره فاطمیت جمع نشه اقا...خدا بهت سلامتی به که سایت..از سر کشور ما کم نشه اقا...به امام رضا میدونم..که تو پابند به عهدی...زنده باشی این علم رو...بدی به دستای مهدی...

امسال امیدوارم اشتباهات گذشتمو تکرار نکنم...با خودمم یه عهد بستم....برای به خدا نزدیک تر شدن....

مهربونم....دنیا و تمام زرق و برق هایش با کنار...تو که باشی...حالم عالیست .....حضورت در زندگیم ...زیبا ترین شعر دنیاست....و من خوشبخت ترین ادم دنیا....

خدایا...مهربونم....شکرت...به خاطر حضورت....شکرت که من ایرانی و مسلمانم...شکرت که همه بهم تیکه انداختند امروز که حزب اللهی شدی امسال!!!!و....

شکرت خدایا...شکرت که با شهدا اشنا هستم...که رهبرم رو دارم.....خدایا...هزاربار شکرت که حضورت رو توی زندگیم حس میکنم....

شکرت...شکرت...شکرت...

راستی!!!یه سوال بدجور ذهنمو مشغول کرده بود..  که این روزا که اینهمه درگیر دنیا و ... هستیم...اگر مرگ به سراغمون بیاد...اماده ایم!؟






تاریخ : دوشنبه 95/12/30 | 11:6 عصر | نویسنده : مصطفی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.